جدول جو
جدول جو

معنی قره قشلاق - جستجوی لغت در جدول جو

قره قشلاق
(قَ رَ قِ)
دهی از دهستان مرحمت آباد بخش میاندوآب شهرستان مراغه واقع در 34هزارگزی شمال باختری میاندوآب و 8 هزارگزی باختر راه ارابه رو میاندوآب به بناب. موقع جغرافیایی آن جلگه و باطلاق و هوای آن معتدل مالاریایی است. سکنۀ آن 313 تن. آب آن از زرینه رود و چاه و محصول آن غلات و پنبه. شغل اهالی زراعت و صنایع دستی زنان جاجیم بافی است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(قِ زِقِ)
دهی از دهستان احمدآباد بخش تکاب شهرستان مراغه واقع در 18 هزارگزی شمال خاوری تکاب و 12 هزارگزی خاور راه ارابه رو نصرت آباد به تکاب. موقع جغرافیایی آن کوهستانی و معتدل سالم. سکنه 823 تن. آب آن از چشمه سارها و محصول آن غلات، بادام، حبوبات، کرچک. شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی زنان جاجیم بافی است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
(قَ رَ قِ)
دهی از دهستان حومه بخش سلدوز شهرستان ارومیه واقع در 12 هزارگزی شمال خاوری نقده به مهاباد. موقع جغرافیایی آن جلگۀ باطلاقی و هوای آن معتدل مالاریایی است. سکنۀ آن 100 تن. آب آن از کدارچای ومحصول آن غلات، چغندر، توتون، برنج، حبوبات. شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی زنان جاجیم بافی است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
(قَ رَ قِ)
دهی از دهستان لکستان بخش سلماس شهرستان خوی واقع در 19 هزارگزی خاور سلماس و 4500 گزی جنوب شوسۀ سلماس به طسوج. موقع جغرافیایی آن جلگه و معتدل مالاریایی است. سکنۀ آن 1400 تن. آب آن از رود خانه زولاوچمن و محصول آن غلات و حبوبات. شغل اهالی زراعت و گله داری است. راه مالرو و دبستان دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
(قَ رَ قِ)
دهی از دهستان شهرویران بخش حومه شهرستان مهاباد واقع در 24500 گزی شمال مهاباد و 5 هزارگزی خاور شوسۀ مهاباد به ارومیه. موقع جغرافیایی آن جلگه و معتدل مالاریایی است. سکنۀ آن 753 تن. آب آن از رود خانه مهاباد و محصول آن غلات، توتون، چغندرقند، حبوبات. شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی زنان جاجیم بافی است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
(قَ رَ قِ)
دهی جزء دهستان کیوی بخش سنجبد شهرستان هروآباد واقع در 10 هزارگزی شمال باختری مرکز بخش (کیوی) و 2 هزارگزی شوسه اردبیل به هروآباد. موقع جغرافیایی آن کوهستانی و گرمسیر است. سکنه 135 تن. آب آن از چشمه و رودخانه و محصول آن غلات، حبوبات. شغل اهالی زراعت و گله داری است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
(قَ رَ قَصْ صا)
دهی جزء دهستان ورگهان بخش هوراند شهرستان اهر واقع در 30 هزارگزی جنوب خاوری هوراند و 22 هزارگزی شوسۀ اهر به کلیبر. موقع جغرافیایی آن کوهستانی و معتدل است. سکنۀ آن 24 تن. آب آن از چشمه و محصول آن غلات و انگور. شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی زنان گلیم بافی است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
(شَ)
دهی است از دهستان شهریار شهرستان تهران، سکنۀ آن 87 تن. آب آن از چشمه و رود خانه فلارد. محصول آن غلات، بنشن، صیفی و چغندر قند و شغل اهالی آنجا زراعت است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1)
لغت نامه دهخدا
(قَزْ)
دهی جزء دهستان حومه بخش کرج شهرستان تهران واقع در 13 هزارگزی جنوب باختر کرج و یکهزارگزی راه فرعی اشتهارد به کرج. موقع جغرافیایی آن جلگۀ معتدل. سکنه 89 تن. آب آن از رود خانه کرج و محصول آن غلات، بنشن، صیفی، چغندرقند، قلمستان. شغل اهالی زراعت است. ماشین میتوان برد. در بهار ایل میش مست حدود این ده می آیند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1)
لغت نامه دهخدا
(قَ یَ)
دهی است از دهستان اوزومدل بخش ورزقان شهرستان اهر، سکنۀ آن 123 تن. آب آن از چشمه. محصول آن غلات و مختصر حبوب و شغل اهالی زراعت، گله داری و صنایع دستی زنان آنجا فرش و جاجیم بافی است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
(تَپْ پَ قِ)
دهی جزء دهستان حومه بخش کرج است که در شهرستان تهران و هشت هزارگزی جنوب باختری کرج و یکهزارگزی باختر راه کرج به اشتهارد واقع است جلگه ای معتدل است و 105 تن سکنه دارد آب آن از قنات و رود کرج ومحصول آن غلات و چغندرقند و بنشن و صیفی و شغل اهالی زراعت است. ایل میش مست در بهار به این ده می آیند. راه ماشین رو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1)
لغت نامه دهخدا
(رَ قِ)
دهی جزءدهستان انگوران بخش ماه نشان شهرستان زنجان. واقع در6هزارگزی شمال ماه نشان و 1هزارگزی راه مالرو عمومی. جلگه، معتدل. دارای 50 تن سکنه. آب آن از رود خانه قزل اوزن. محصول آنجا غلات و برنج. شغل اهالی زراعت و راه آن مالرو است. (فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2)
لغت نامه دهخدا
(خُ دَ قِ)
دهی است جزءدهستان ورگهان بخش هوراند شهرستان اهر واقع در سی ونه هزارگزی جنوب خاوری هوراند و بیست و سه هزار و پانصد گزی شوسۀ اهر - کلیبر. کوهستانی، معتدل مایل بگرمی و مالاریایی، با 9 تن سکنه. آب آن از چشمه. محصول آنجا غلات. شغل اهالی زراعت و راه آن مالرو است. محل سکنی ایل حسینکلو. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
(قَ یَ قِ)
دهی است از دهستان چهاراویماق بخش قره آغاج شهرستان مراغه، سکنۀ آن 147 تن. آب آن از چشمه سارها. محصول آن غلات، نخود و بزرک. شغل اهالی زراعت و صنایع دستی زنان آنجا جاجیم بافی است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
(قَ رَ قِ)
دهی جزء دهستان حومه بخش مرکزی شهرستان اهر واقع در 32 هزارگزی خاوراهر و 13500 گزی شوسۀ اهر به خیاو. موقع جغرافیایی آن کوهستانی و معتدل مایل به گرمی مالاریایی است. سکنۀ آن 65 تن. آب آن از چشمه و محصول آن غلات. شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی زنان گلیم بافی است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
تصویری از قره قولاق
تصویر قره قولاق
قراقلاغ بنگرید به قراقلاغ سیاه گوش پروانک
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قره قولاخ
تصویر قره قولاخ
قراقلاغ بنگرید به قراقلاغ سیاه گوش پروانک
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قره قولاغ
تصویر قره قولاغ
قراقلاغ بنگرید به قراقلاغ
فرهنگ لغت هوشیار